وبلاگ :
دل نوشته هاي من
يادداشت :
ديگر چرا نمي آيي؟
نظرات :
0
خصوصي ،
9
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 2 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ياس درخشنده
گفت:همان کسي که در انتظارش کنار جاده سرنوشت نشسته اي،گفتم من لياقت ندارم،چرا سراغم آمدي،گفت:پاک است دلت،اينگونه مگذار آلوده شوند،گفتم:چگونه،گفت مرا طلب کن،صدايم زن،گفت نمي رسد صدايم به گوشت،گفت رسيده،اما نه با آن لحني که بايد مرا طلب کني،گفتم عشقم را چه کنم،گفت:عاشق باش،اما آنگونه که خودت مي گويي بر سر جاده انتظار منتظرش باش0 اين را گفت:واز جلوي چشمان سياهم محو شد0
پاسخ
کاش کاري کنيم که لايق بشيم.. کاش بند نتونستن هامون نباشيم و تغيير کنيم... چشمان مولامون منتظر شکستن سکوت ما و شنيدن ناله حقيقي انتظار ماست... کاش اين غبار نخواستن از دلهامون بريزه و بفهميم گره کار خود ما هستيم... ممنون از حضورتون