سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 4:6 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
در سکوت شبهای تاریک
در میان
فاصله های دور
میشود خندید
میشود
فریاد زد
میشود
اشک ریخت
اما
وقت
دل تنگی
تنها
فاصله ها را
لعنت
میفرستم



تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 3:54 عصر | نویسنده : aynaz.tanha

خیلی سخت
بود
وقتی بیوفایی میکرد
هیچ نمیگفتم
لبخند میزذم
تا نفهمد
میدانم
چه
بی وفایی هست
خیلی سخته
با کسی باشی
که تنها بخاطر هوسش کنارت باشه
و تا میتونه تظاهر کنه
دوستت داره
عشق
بازیچه ای بود
دست
تو کودک
بازیگوش
اما
عشق
برای
من
مقدس بود
که
این را
هرگز نخواهی
فهمید




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 3:53 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
عشق را
تعارف کردی
به هر که
که بیشتر
حاضر بود
خود فروشی کند
نمیدانی
عشق
معامله خود فروشی نیست
معامله
هست که
هر کسی نمیتواند
ان را به انجام برساند



تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 1:5 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

شاید این جمعه بیاید از مسیر کربلا...

چندان وقت نمانده آخر..

رفته شاید ذوالجنان را مهیا کند..

رفته شاید تیمار کند زخم های بسیارش را..

رفته شاید لباس حسینی برتن کند...

رفته شاید ذوالفقار را از دستان علی بگیرد...

رفته شاید علم عشق عباس را برفرازد...

رفته شاید پیش فاطمه برای درد دل، نازدانه او...

شاید ایستاده بر تل زینبیه و تجدید میثاق می کند با تن هزار پاره شهدا..

شاید سر نهاده بر سجده گاه حسین

دعا می کند برای آمرزش ما

شاید مولای من

 این همه تأخیر می کنی و فرصت می دهی

تا ...؟

مولا نکند

همه عمر اشتباه رفته ایم راه را؟

مولا نکند

دیر می کنی و فرصت می دهی تا خود را برهانیم از طوفان بلا؟

مولا نکند که ما خیال می کنیم منتظر توایم و تویی که انتظار می کشی برای آمدن ما؟

نکند مولا نگرانی...

بیایی و رویای شیرین این ملت

وارونه تعبیر شود؟

نکند یار تو نیستیم ما...

نکند دوستی مان

روی خوارج را سفید کرده؟

مولا نگرانم که نمی آیی...

 




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 12:54 عصر | نویسنده : shahab.shahabi


تا بهشت دو قدم راه داریم:

قدم اول: خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم

قدم دوم: در بهشتیم.


وقتی خدا آمد آنچه داریم و نداریم از بین می رود

و بعد غم از بین می رود.


گاهی در فکرمان با کسی دعوا می کنیم به او ناسزا می گوییم

و احساس نمی کنیم کار نادرستی مرتکب شده ایم.


وقتی حرف بد می زنید در فکر شما حضور پیدا می کند

و همین روح را آلوده می کند.


تمام گرفتاری های ما دوری از خداست


گاهی فکری شما را خیلی اذیت می کند

رهایش کنید راحت می شوید.

نباید خود را در چنگال ذهن بد گرفتار کنید.


خداوند غیور است

 نمی خواهد گناه بنده اش فاش شود.


تا می توانید دل کسی را نشکنید...

دل شکستن توفیق را از انسان می گیرد.


کسی را سر زنش نکنید

شاید این سرزنش شما را به وضعیت مشابهی دچار کند.

برگرفته از کتاب "آن"

 




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 12:36 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

گفتم خدایا کجای دنیایی ؟

آیا بربال شاپرکی سواری

یا به روی ابری شناور

از کدام قبیله ای

و بر کدام اسب می تازی

بر کدام قله ایستاده مرا نظاره می کنی

قضاوت می کنی  عدالت می ورزی

و حکم می رانی

که اینگونه هوای مرا داری ؟!

خدایا هر کجا که هستی

بر بال شاپرک ... ابر شناور ... یال اسب بی قرار

بالاترین قله ... جذر و مد دریا ... شکوه جنگل

میان کیفم .. درون زنبیلم .. گوشه دلم

آشپزخانه ام .. کنج باغچه ام

هر کجا هستی ای خدا

سخت می بوسمت

که اینگونه هوای مرا داری !




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 12:32 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

 

خدای من هر صبح

چون عقاب  ... بالای سر خانه ام می چرخد

ای نگهبان آشیانه ام

دوستت دارم

خدای من هر روز ابی .. سبز .. رنگین کمان

نقش  بال پروانه ها  به روی شا نه هایم می شود

ای خدای بال پروانه ها دوستت دارم

خدای من هر شب به اندازه خزه ای خرد

بر تنه یک درخت مرا جنگل می کند

ای خدای رویاهای شبانه دوستت دارم

خدای من قاضی خوبیست

وکیل را جای متهم می نشاند

ای خدای خوب قاضی دوستت دارم

خدای من هر روز دست بر گردنم می اندازد

زنگ خوراکی مرا به دبستان می برد

پنهان ازچشم  مدیر

مرا سوار دوچرخه بابا مدرسه می کند

ای خدای همکلاسی دوستت دارم

خدای من برفها را از سرم می تکاند

مرا در انارستان می شکوفاند

وفرمان می دهد تا زلیخا دوباره عاشقی کند

ای خدای فرصتهای دوباره

دوستت دارم

 ای خدای عاشقی های دوباره

دوستت دارم

 

 

 

 




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 12:27 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

هر روز که از خواب بیدار می شوم

آسمان را آبی تر

 و خودم را سبز تر از دیروز می بینم

صبح بخیر خدای پشت پنجره

مادرم راست می گفت

دخترم

صبح هایت همیشه

 خاکستری نخواهد ماند !

حاج عمار افسر جنگ نرم




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 12:4 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

ای یوسف دلشکسته من 

آبی ترین تکه روحم برای تو 

زخم کهنه نابرادرانت را با آن ببند 

وبا من ته چاه به بالای چاه فکر کن 

تحمل کن عزیزم 

تا معجزه خدا یک کاروان تشنه باقیست !
 

 

Click for larger version
(نسرین بهجتی)

 




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 11:36 صبح | نویسنده : shahab.shahabi


امروز همه را دوست بدار...

ببخش ,

ایمان داشته باش ,

خدا را صدا بزن.

امروز روز موفقــــــــیت توست به شرط خنـــــــــدیدنت .....

*بخند تو در آغوش خدایی*

 




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری