سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 91/12/27 | 9:17 عصر | نویسنده : nargesss

 

خدایا در این دمادم که زمان آرام و خاموشانه دست خود را به تحول می سپارد

و زمین سرمست لالایی تدبیر تو به بلوغ می رسد

قلبم را تازه کن به قوه اراده ات

سالی که گذشت کم آکنده نبود به خطا و اشتباه

زیاد بچه نبودم که بگویم بچگی کردم

از سن خامی هم گذشته ام نه جوانی هم نکرده ام

بازنگاهم دار از این اختیار و انتخاب که جز سرکشی و عصیان مرا به راهی نکشانده

همیشه باخته از همه کس و درمانده از همه جا

خجل مانده از بخشش بیکران تو و بیهوده گریبان قسمت را گرفته

خودش می داند که به خود باخته و در دادگاه عدل تو خاموش و اسیر و در زنجیر است

خدایا واهمه دارم از روزی که مقابلت می ایستم

و تنها می توانم بگویم که چقدر شرمسارم از تو

نمی دانم چگونه جواب این همه لطف و فرصت را می توان داد

می دانم این اشتباهات مستحق مجازاتند...

و می دانم بسیار ضعیف و رنجور و ناتوانم در برابر خشم تو...

خدایا می دانم تو همچنان که زندگی را در رگ های خشکیده زمین جریان دادی

به تن پرگناه من نیز فرصت تازه شدن می دهی

همه جا زمزمه است که بهاری دیگر چند روز دیگر خواهد رسید

و من به لطف تو هنوز زنده ام

دوباره پای هفت سین خواهم نشست

و در آن دم که درهای رحمتت به روی خلق باز می شود

و فرصت تجلی و بخششی دوباره به انسان عطا می شود

خاضعانه به سجده خواهم افتاد و

عاشقانه خواهمت خواند

بنده ات جز تو کسی ندارد

تو پناهش باش

 

 




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری