امدم
دست تمام غیر تو را انطور که دوست داری کنار بزنم
دیدم
تو گاهی اوقات در غیر تو ها هم موج میزنی
ماندم
سرگردان ماندم که این چه رازیست که در ان حیرانم
خودم
قرارم این شد حواسم به خودم باشد تا شاید این راز باز شود
....
...
..
.
بهترینم تو را عزیز تو را زیبا تو را انچنان که نمی دانم چه بگوییم دوست دارم
من حقیر من فقیر
دوستت دارم خدای خوبم
وقتی این م اخر خوب رو میزارم اروم میشم خیلی خیلی اروم میشم
چون می فهمم که تنها نیستم
شب ترانه هایش را روشنایی هایش را
بر دلی ارزانی می داردکه اسیر تاریکی ها نشود
غرق در خاموشی ها و بی خبریها نباشد
شب پوسته ایست تیره دلش را که بشکافی ذره ها نورها بیرون می پرند
و اتاق زمان را گرم نگه می دارند
شب
با تو ام شب همیشه پر هستی از جای خالی
چقدر جای خالی ات عظیم است
چقدر فاصله در تو موج میزند
چقدر انتظار
چقدر تنهایی
تو صندوق فکری
حجمی پر از کلمات نا گفته یا جملاتی به دنیا نیامده
شب
جای تو
جای خالیی تو
تنها پر می شود با نور
با نوری اصیل و
با ظهور نوری اصیل
.: Weblog Themes By Pichak :.