اشک زیباست
ولی وقتی کسی نیست تا اشکهایت را پاک کند و بگوید چه خبر شده باز تنها شدی داری اشک میریزی مگر من تو زندگیت نیستم که اینقدر غمگینی تا بگویم
هستی ولی انقدر دور هستی از من که حتی گاهی فراموش میکنم کسی را دارم تا سر روی شانه اش بگذارم اخر عادت کرده ام مرد باشم و اشکهایم را پنهان کنم