تاریخ : چهارشنبه 91/12/9 | 1:4 عصر | نویسنده : nargesss
به آخر کار رسیدیم
جمعه نزدیک است آقا
دیشب شب ماه و جمکران بود
ما ولی اینجا
دور از شما
به دعا نشسته بودیم
می دانم هر جا که نام عباس باشد
مولایمان با چشم خیس خودش را می رساند و
شریک راز و نیاز مردم می شود
مطمئنم تو پیش ما هم بودی..
اگر نبودی مگر دل آرام می شد با آن همه بغض؟
اما
نمی دانم نذر صلواتمان پذیرفته شد یا نه
نمی دانم به آسمان رسید صدایمان یا نه
اما آقا..
آقا با تمام وجود خواستمت
با عجز و التماس
همانگونه که گفته اند حاجت بخواهی می دهند
رو به درگاهتان نشستم
وضو بود، عشق بود، التماس بود
ولی
تو به بزرگواریت ببخش آقا
دل پر گناه من لایق صدا زدن نام شما نبود...
نرگس زهرا می دانم که تو
نگاه نمی کنی به جنس صدای آدم ها
تو صبور و بخشنده ای
اهل اجابت و شفا دهنده ای..
دو روز مانده فقط
آسمان هم این بار آفتابی است
بگو می آیی آرام دلم
.: Weblog Themes By Pichak :.