السلام علیک یا صاحب الزمان
ای شاه بی کسان و غریب ماندگان
خاطرم خوش است
هر جا که باشی
سلامم بی جواب نمی ماند
نمی دانم اکنون کجایی
با صورتی ناشناس
دست کدام مادر داغدیده را می گیری؟
بر سر کدام کودک بی قرار دست می کشی؟
کدامین دیوار فرو ریخته را بر می داری؟
یا که در کدام مسجد شهر دلتنگی و عاشقانه نماز می خوانی؟
مولای دلم
باز دوباره دلتنگم
این چه تعهدیست که آدمی به مغربگاه جمعه ها دارد
خسته ام مولا
جز تو سنگ صبوری نیست
می خواهم برایت یک نامه طولانی بنویسم از تمام درد دل هایم
از همه آرامشم که تویی و از دلی که پر غم است از غم بی پایان تو
تنها ترین ناجی دنیا
تو نه علی داری که مردانه کنارت بماند، نه فاطمه ای که قوت قلبت باشد و نه زینبی که غم از دلت بروبد
چه آزمایش سختیست لحظه لحظه ظهور تو
چه سخت می گذرند روزهایت...
وچه دشوار تر پیش تو گلایه از اندوه
یک گل محمدی را پر پر می کنم و با نامه
می گذارم لای قرآن
نمی دانم با کدام سوره و کدامین آیه جوابم خواهی گفت
اما می دانم کسی که دل به رحمت تو بدوزد بی جواب نخواهد ماند
.: Weblog Themes By Pichak :.