تاریخ : شنبه 91/12/19 | 11:26 صبح | نویسنده : aynaz.tanha
از نوشته های عاشقانه خسته ام
همه مینویسند از عشقاما
هرگز نمیفهمم چرا روزی عاشق یکی اند و روز دیگر عاشق کس دیگر
میدانم تنها هوس در سرشان هست عاشق بودن انقدر مقدس هست
که با این هوسها سازگاری ندارد
شاید برای همین هست که هیچ نوشته عاشقانه و یا دوست داشتنی را نمیتوانم به سادگی باور کنم
اخر همیشه داستانی تکراریست
شعر عاشقانه میگذارند و نمیداند تها با شعر نمیشود به عشق رسید
شعر زیباست اما از بس این اشعار را خواندهام دیگر دلم نمیخواهد از عشق بنویسم
چگونه میشود کسی که روزی برایش میمردی را از یاد ببری و حال جایش را کس دیگری گرفتهنه
این عشق نیست
من عشق را اینگونه نمیخواهم ترجیح میدهم شعری نسرایم اما در زندگیم عشق کسی را ببینم که مرا از ته دلش دوست میدارد و اغوش من تنها جایست که در افکارش هست
کسی که وقتی با شرم سرم را پایین میاندازم ارام سرم را بالا بگیرد در چشمانم خیره شود و بگوید دوستت دارم
.: Weblog Themes By Pichak :.