برای
اینکه
ارام شوم
تنها هستم
انقدر تنها
که یادت در ذهنم
میاید
و مرا زمین میزند
چه کرده بودم
جرم من
دوست داشتنت بود
اما جرم تو
دل شکستنم
مگر خودت نگفتی
دیگر تنهایم نمیگذاری
مگر خودت نگفتی دیگر نمیگذاری
غم بشود
مهمان دلم و نگاهم
اما حال چه
حالا که دلم شکستی
چه باید بگویم
تنها میگویم
بی معرفت
هنوز دوستت دارم
نه خاطراتت را پس میدهم
نه قلبم را پس میگیرم
بماند یادگاری
برای خودت
دیگر به دلی که به تو دادم نیازی ندارم
اخر دیگر نمیخواهم به هیچ کس
دل ببندم