تاریخ : پنج شنبه 92/3/2 | 6:27 عصر | نویسنده : nargesss
دسـتانم خالیست
از همه آنچه که دنیا را طلایی کرده
و پاهایم خسته و لنگ
مانده بر زمینی که این روز ها حال زندگی ندارد
قلبم خسته از درد است
اما وقتی مه اشک می رسد تا نوک چشمانم
می دانم که خود را می رسانی به قنوت دستانم
دستانم با همه کوچکی پر می شود از تو
و تو بی نهایت جا می گیری در من
بشکن دلم را
دل شکستن هایت را دوست دارم
وقتی که خانه خراب این دل لبریز از امید می شود
خاطرم جمع است که خدایم دل های شکسته را دوست می دارد
.: Weblog Themes By Pichak :.