تاریخ : دوشنبه 92/3/6 | 4:2 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
ترسید سیب گاز زده
را انداخت
و تنها
به سوی
اخر باغ دوید
تنها
انکه سیب را
برایش چیده بود
با سکوت نگاه کرد و پیش خود
گفت
برمیگردد
اما
او هرگز بر نگشت
.: Weblog Themes By Pichak :.
ترسید سیب گاز زده
را انداخت
و تنها
به سوی
اخر باغ دوید
تنها
انکه سیب را
برایش چیده بود
با سکوت نگاه کرد و پیش خود
گفت
برمیگردد
اما
او هرگز بر نگشت