سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 92/3/20 | 9:30 صبح | نویسنده : nargesss

کمی صبر و قرار کن نرجس


قرار است ماه آرزوها به آسمان بیاید


بی تابی نکن از این درد


از این رنج


از این دشواری


زود زود دل آسمان به مدد ماه درون تو غرق ستاره می شود


تمام می شود سال ها زخم زدن بر جسم و روح بنی هاشم


و نمک زدن به قلب سوخته  فاطمه


تمام می شود سالها


رنج و عذاب


زود زود وعده قرآن به حقیقت می نشیند


حقیقتی که همگان خواهند دید


آسانی ها می آیند پشت این سر به سر دشواری ها


اندکی قرار کن


به اندازه تمام روز هایی که


 پیامبر را به غم نشاندند


علی را قدر ندانستند


فاطمه را زخم زدند


به اندازه تمام پریشانی های زینب


همه تبعید ها


حبس ها


آوارگی ها


به اندازه تمام عهد بستن ها و وعده شکستن ها


بشر مکافات می کشد


آنقدر که دلش هر روز پر از آرزو می شود


کاش هنوز هم روزگار علی بود


یا یکی از نسل علی می آمد


و زندگی را به کام نامردمی ها زهر می کرد


آفتابی می شود شب سیاهی که برای آل پیغمبر ساخته بودند


سیاه می شود روزگار کفر


و چشمان بشر به ستوه می آید از انتظار


از نیاز به آمدن یک منجی مطهر به عطر تو


تاوان قدر ندانستن ها


می شود سال ها حبس ابد


در زندانی به بزرگی دنیا


بشر هر روز اسارت می کشد


در آزادی خویش


و نمی داند راه نجات کجاست


تنها می رود


چون جای ایستادنش نیست


و قدرت ماندن ندارد


اندکی آرام باش


نهراس


از کمین گاهی که برای پاره قلبت ساخته اند


خدای موسی


آفتاب شیعه را تا ابد می پاید


دلت نگیرد از روزگاری که سخت شده


اندک اندک بسپار نا آرامی های دلت را به او و قلب دنیا را بسپار به صاحب الزمانمان


طلوع می کند یک روز خورشید طلای وجود تو بر آبی ترین نقطه آسمان


و به نام عدالت آشکارا می تابد در روزگاری که سحرگاه و مغرب


نترس از تنهایی های خورشید در عصر انجماد دل ها


خدای عشق و خدای هزاران هزار قلب شکسته


هر روز او را انتظار می کشند با ذکر آل یاسین و دعای فرج


جایی که دل باشد و خدا


حرف دل که ریا نمی شود


باور کن محتاج او شده ایم


بیشتر از آنکه بدانیم


تو فقط دعا کن باور کنیم حقیقت را به همان اندازه که بغرنج است


دعا کن فراموشی نگیرد ذکر هامان را


 و اشک ها نخشکد و عهد ها نشکند

 

 




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری