تاریخ : جمعه 92/3/31 | 7:34 عصر | نویسنده : nargesss
نمی آیی به جشن انتظار زمین؟
به جشن شکوفه های نرگس؟
به دیاری
که از بهارش با تو همراهست؟
به دیاری که به حرمت نفس های تو پابرجا است؟
کجایی ناز دانه فاطمه
کجا لحظه ها را می شماری؟
نکند باز آمدی؟
باز ندیدمت؟
باز سرم پایین بود؟
باز ساکت و خاموش رفتی؟
نکند آن لحظه که پلک هایم فرود آمد
آب چشمانم بدرقه راهت شد؟؟
نکند باز رفتی
به سوی چاه غم های علی؟
نکند باز حادثه این هزاره های نبودنت می خواهد تکرار شود؟
دلتنگم مولا
مثل این غروب بغض آلود
شادی این عید ها را باور می کنی
یا غربت این دل ها را؟
آرزوی زمین را که حسرت یک جمعه یلدایی دارد
و امروز غریبانه تر و با اکراه تر از همیشه آفتاب را به سوی خانه می سپارد؟
کجایی مولا
آفتاب برود
زمین در حسرت عطر گام هایت
سر به جنون خواهد داد
نگذار امید خورشید به خاموشی برود
.: Weblog Themes By Pichak :.