سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 93/3/9 | 10:24 صبح | نویسنده : nargesss

می آید اندکی دیرتر!

در لحظه ای بهاری

در صبحی که تشنه اند نیلوفر ها

در انفجار ثانیه ای که باد سرکشانه و دیوانه

عطر پیراهن نازدانه زهرا را

عطر جامه خاک آلوده عاشورا را

بر شامه زمین می فشاند

و یک لحظه نمی ماند!

می آید اندکی دیرتر!

در سحرگاهی که اشک از چشم گل می بارد

در صبحی که شرم می کند از تابیدن خورشید

می آید روزی

روزی که دستان صنوبر سوی آسمان بلند است

و ابر سخت دل شکسته است از بغض سحر

از هیبت دعای او...

می آید و باز می کند پنجره را

می آید روزی

 

می آید و سکوت ماه را می شکند....




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری