تاریخ : دوشنبه 91/11/30 | 8:7 عصر | نویسنده : namaki
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
برادرم گفت: چرا چتری با خودت نبردی؟
خواهرم گفت:چرا تا بند امدن باران صبر نکردی؟
پدرم با عصبانیت گفت:تنها وقتی سرما خوردی متوچه خواهی شد!
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک میکرد گفت:باران احمق!
این است معنی مادر!
.: Weblog Themes By Pichak :.