سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:28 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

سکوتم را نکن باور

من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم

من آن خرمن

من آن انبار باروتم
سکوتم را نکن باور  من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم  من آن خرمن  من آن انبار باروتم




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:27 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

سعی کن عاشق نشی اگه شدی سعی کن بهش برسی
چون اگه بره دیگه رفته
واگه عاشق نشدی سعی نکن بشی
چون تلخترین شیرینی روزگاره

سعی کن عاشق نشی اگه شدی سعی کن بهش برسی  چون اگه بره دیگه رفته  واگه عاشق نشدی سعی نکن بشی  چون تلخترین شیرینی روزگاره (ج.د)




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:26 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

همچون ساعتی شنی...

ته کشیده ام دیگر!

کاش مرا برگردانید...

میخواهم از نو شروع کنم...

زندگی را...




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:25 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

روز جمعه است .سری به طبیعت بزنیم 
احوالی از پرنده وزیبائی وبرف بپرسیم
ببینیم ..حال درختان چطوره .
.به صدای زندگی گوش دهیم به صدای خداوند که دارد برایمان موسیقی عشق می خواند ..
با همه اشتی کنیم 

با همه که نمیتوانیم قهر باشیم
روز جمعه است .سری به طبیعت بزنیم  احوالی از پرنده وزیبائی وبرف بپرسیم  ببینیم ..حال درختان چطوره . .به صدای زندگی گوش دهیم  به صدای خداوند که دارد  برایمان موسیقی عشق  می خواند .. با همه اشتی کنیم    با همه که نمیتوانیم قهر باشیم




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:20 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

مهم نیست ولنتاین یا سپندار مذگان
هر دوبهانه اند برای اینکه به تو بگویم
.
.
.
.
بی بهانه دوستت دارم



مهم نیست ولنتاین یا سپندار مذگان هر دوبهانه اند برای اینکه به تو بگویم . . . . بی بهانه دوستت دارم   شیرین




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:18 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

نوشــــــته ها بهــــــــــــانه استــــــــــ ،
فقط می نویـسمــ
که یــادآوری کنـم به یــــــادتمــــ . . .
بــــــاورش بـا تـــو!




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:17 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

حسادت!خساست!؟؟

اسمش را هر چه میخواهی بگذار
اما آغوش تو فقط سهم احساس من است




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:16 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

عجـــــــــایب هشت گانه اند...

آغــــــــوشِ "تـــــــــو"

هیچ بُعـــــــدی ندارد 
واردش کــــــــــه شوی ،

زمــــــان بی معنــــــــا میشـود...

بی آنکـه نفـــــس بکشی روحـــــــــــَت تازه می شود ...




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 9:14 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

نخ بادبادک قلبم در دست او بود ...

ناگهان حادثه ی بی وفایی آمدُ،

نخ از دست او جدا شد ؛

هر دو سرعت گرفتیم !!!

او دوان دوان به سمت نخ بادبادک قلب دیگری ...

و من به اوج آسمان تنهایی ...

نویسنده : حبیب صلحی زاده
( یکی از نوشته های قدیمی خودم ... )   نخ بادبادک قلبم در دست او بود ...  ناگهان حادثه ی بی وفایی آمدُ،  نخ از دست او جدا شد ؛  هر دو سرعت گرفتیم !!!  او دوان دوان به سمت نخ بادبادک قلب دیگری ...  و من به اوج آسمان تنهایی ...  نویسنده : حبیب صلحی زاده




تاریخ : جمعه 91/11/27 | 3:25 عصر | نویسنده : shahab.shahabi

 

این شعر عاشقانه را به همه کسانی که عاشقند تقدیم میکنم اخر امروز روز عشق در همه جهان است 
راستی والنتین مبارک 
عـاشقانه عـاشقانه ،
بر درختت می زنم یک آشیانه
تا بمانم در کنارت شادمانه

عاشقانه عاشقانه ،
بر لبانت بوسه عشقی فتادم ماهـرانه ،
در وجودت غنچه هایی بر دمیده ، صادقانه

عـاشقانه ، عاشقانه
بی صدا و پر ترنم ، عـارفانه
در صدایت مژده ای ، یا یک ترانه

عاشقانه عاشقانه ،
چشم تو رنگین کمان صد کـرانه ،
گونه ات ، رنگ گل سرخ بهاره
زلف تو هم رنگ شب های ستاره
چهره ات بس جاودانه ، عاشقانه

عاشقانه عاشقانه ،
بر وجودت نقش بسته صد ترانه ،
و صدایت چون طنین جاودانه
می پرستم آن حضور عاشقانه .

بهروز امیدوار طهرانی


 




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری