سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/12/11 | 10:6 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
مجازی شادیم مجازی عاشق میشویم مجازی همدیگر را دلداری میدیم

اما....

واقعی تنهاییم واقعی درد میکشیم

واقعی از عشق های مجازی لطمه میبینیم



تاریخ : جمعه 91/12/11 | 10:5 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
میدانم
گاهی یادمان میرود انان که دوستمان دارند
با بی اعتنایی ما مواجه اند
اما انان که دوستمان ندارند با دوست داشتنمان
بیاید نقش را عوض کنیم
از انکه دوستمان ندارد بگذریم و با ان کسانی که دوستمان دارند بمانیم



تاریخ : جمعه 91/12/11 | 10:4 عصر | نویسنده : aynaz.tanha

امشب شب جمعه هست

همه منتظر اقا هستیم

اقا میدانم گنهکارم

اما این را میدانم

تو انقدر بزرگوار هستی

که گناهم را ببخشی

میدانم بنده بدی هستم

اما تو خوب هستی میشود

راه درست را نشانمان دهی

تا دلی را نشکنیم

تا دستی که از ما کمک میخواهد را در دست بگیریم بی منت گذاشتن بر او

اقا میدانم بد هستم

شما که خوب هستی

لطفا کمکم کن

تا بتوانم خوب باشم




تاریخ : جمعه 91/12/11 | 9:16 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
دل تنگ ادمها نشوید فراموشتان میکنند
دل تنگ خودتان باشید
که بخاطر این ادمها
چه کارهایی نمیکنید
روزی دل تنگ خودتان خواهید شد



تاریخ : جمعه 91/12/11 | 9:13 عصر | نویسنده : aynaz.tanha

قلب ادمها

بسیار بزرگ میشود

وقتی میبخشند

وقتی مهر میورزند

وقتی ارام از کسی که دوستشان ندارند میگذرند تا او با کسی که دوستش دارد راحت زندگی کند




تاریخ : جمعه 91/12/11 | 4:59 عصر | نویسنده : aynaz.tanha

پرواز میکنم به کهکشان

انجا دیگر نگاهی سرد نمیبینم

انجا کسی لبخندی نمیزند برای اینکه تن مرا بدست اورد

انجا کسی برایش مهم نیست زیبایم یا نازیبا

مهربانم یا نامهربان

انجا در کهکشان نه در نزد خدای خود ستم

اما جسمم در زیر خاک

وقتی به سر مزارم میایید

نگاه نکنید تنها اهسته

دور شوید میخواهم

حداقل در مزارم به ارامی

بخوابم




تاریخ : جمعه 91/12/11 | 4:54 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
دوستت دارم
کلمه ای هست که
نباید به همه گفت
البته نه دوست داشتن ادمها خیلی زیباست
مهم این هست که انکه در قلبت حکمرانی میکند را چقدر دوست داری
اگر واقعا دوستش داری برای داشتنش تلاش میکنی
و اگر تلاشی نکنی و تنها بگویی دوستت دارم بزرگترین بی عدالتی دنیا را انجام داده ای
شنیده ام ادمها به روشهای خاص خود عشقشان را نشان می دهند
اما همه خوششان میاید طرف مقابلشان به روش مورد علاقه خودشان بهشان ابراز علاقه کند
اگر دیدی کسی به همان روشی که میپسندی ابراز علاقه میکند و به روش خودش هم عشقش را نشان میدهد او را احمق ندان بلکه او عاشق هست اگر با غرور ه او نگاه میکنی و همیشه او را تحقیر میکنی بدان روزی تمام مدت حسرت او را خواهی خورد برای همین میگویم یوسف پیامبر وقتی بخاطر غرور سلطنت فراموش کرد پدرش را و عصمت پیامبری از او گرفته شد دیگر اینقدر منتظر امدن این فال نباشید یوسف گمگشته باز اید به کنعان غم مخور بدان یوسف تو هم حواسش پرت هست و تو را از یاد برده اری دردناک هست اما همیشه به کسی عشقت را نشان بده که عشقش را نشان داده و اگر هم او نفهمید ناراحت نباش حکمتی در کار بوده که تو خبر نداری چیست



تاریخ : جمعه 91/12/11 | 3:31 عصر | نویسنده : nargesss

 

 

باز آسمان رنگ عوض کرد

تا دیروز آفتابی بود

امروز دلتنگ و ابری شده

نمی دانم شاید او زودتر آگاه شده از راز نیامدنت

که اشک از چشمانش سرازیر شده

چه زود گذشتند لحظه ها

دل ساعت شکست آقا

تاریک شد باز دنیا

نیامدی که نیامدی مولا

آقا نیامدن تو یعنی...

شرایط هنوز مهیا نیست

باز بیش از این باید اوضاعسخت شود 

چقدر سختی کافیست تا مهیا شویم برای لمس حضور تو؟

برای دیدن روی گلت ای نرگس زهرا؟

زائر کربلا بودی امروز

زیارت قبول مولا..

نکند گله بردی از ما برای آقایمان؟

نکند به او گفتی هفتاد و دو یار عاشق داشت...

ولی تو در این زمین...

با این وسعت آدم ها

تک و تنها مانده ای؟

سرشکسته ایم مولا

ما را ببخش گل زهرا

خود پرست شده ایم

نه بت پرست

فقط ادعاست عمری مسلمانیمان

1400 سال گذشت

هیچ جمعه ای مهیا نبود...

مگر می شد منتظر باشیم و

تو به وعده ات وفا نکنی؟

سخت تر از این کن اوضاع را بر ما

هر چه لازم است سخت تر

تا پرده خیال از نگاهمان برافتد و

واقعاً چشم به راه تو شویم

 

 

 

 




تاریخ : جمعه 91/12/11 | 12:44 عصر | نویسنده : nargesss

السلام علیک یا صاحب الزمان

ای شاه بی کسان و غریب ماندگان

خاطرم خوش است

هر جا که باشی

سلامم بی جواب نمی ماند

نمی دانم اکنون کجایی

با صورتی ناشناس

دست کدام مادر داغدیده را می گیری؟

بر سر کدام کودک بی قرار دست می کشی؟

کدامین دیوار فرو ریخته را بر می داری؟

یا که در کدام مسجد شهر دلتنگی و عاشقانه نماز می خوانی؟

مولای دلم

باز دوباره دلتنگم

این چه تعهدیست که آدمی به مغربگاه جمعه ها دارد

خسته ام مولا

جز تو سنگ صبوری نیست

می خواهم برایت یک نامه طولانی بنویسم از تمام درد دل هایم

از همه آرامشم که تویی و از دلی که پر غم است از غم بی پایان تو

تنها ترین ناجی دنیا

تو نه علی داری که مردانه کنارت بماند، نه فاطمه ای که قوت قلبت باشد و نه زینبی که غم از دلت بروبد

چه آزمایش سختیست لحظه لحظه ظهور تو

چه سخت می گذرند روزهایت...

وچه دشوار تر پیش تو گلایه از اندوه

یک گل محمدی  را پر پر می کنم و با نامه

می گذارم لای قرآن

نمی دانم با کدام سوره و کدامین آیه جوابم خواهی گفت

اما می دانم کسی که دل به رحمت تو بدوزد بی جواب نخواهد ماند

 

 

 

 

 

 

 




تاریخ : جمعه 91/12/11 | 10:10 صبح | نویسنده : nargesss


خدایا سپاس

به رسم عاشقی و مردانگی

سپاس از تو که نابرده رنج گنجمان دادی

و روح الهیت را در جانمان دمیدی

چه زیبا آفریدی

قامت انسان را

از اندکی خاک و گل

دو چراغ روشن افروختی بر اوج انسانیتش

و دلی که می تپد

برای بازگشتن به منزلگاه نخستین و دیدار دوباره روی زیبای تو

نیک می بینم تو را که در هر دم با منی و

در هر لحظه دستم می گیری

نیک می بینمت که چگونه عشق می ورزی

بر من و با من می مانی

خدایا سپاس که عاشقم آفریدی

سپاس که دیدی

به رغم انسانیتم

ناشکر ترین بنده و بی رحم ترین موجودم

اما مرا از والاترین جنس حیات آفریدی

و اجازه دادی اشرف مخلوقات باشم و بمانم

خدایا آنقدر از تو لبریزم

که دوست دارم تا انتهای زندگی هر دم تو را عاشقانه صدا کنم..

جانانه در برابرت رکوع می کنم

و متواضعانه پیشانی به خاک می سایم

سپاس تو را که لحظه های بسیاری را در هر روز قرار دادی

برای تجدید میثاق، توبه و عهدی دوباره

خدایا سپاس که راه بازگشت به سوی تو همیشه باز است

جای بسی شرمندگیست..

که در روز قیامتت

طعنه از تمام کائنات بشنویم

همین بودی انسان؟

سلطه زمین را خواستی و عمری طولانی

که تباه کنی عشق خدایی را؟

دستهایم را بلند بلند به سوی بارگاه اقدست دراز می کنم

و به حرمت صاحب روز های جمعه تو را قسم می دهم

 که سیاهی گناه را از پرونده هستی انسان پاک کنی

تو را سوگند

به عشق اولیای عاشق و به حق بندگان لایقت

این روز را روز بخشش اولین تا آخرین انسان کنی

راستی چه خوشبختند آدم هایی که برای تو جان و سرمایه می دهند

خدایا ما را قرین عفو و رحمتت ساز

 به حرمت آنان که عشق خویش به حقیقت را اثبات کردند

 



 




  • آنکولوژی
  • بازی های کامپیوتری